اینجا رفته بودیم شابدول عظیم عسل عسلو محمد طاها تو علفا دنبال مورچه ها میگشتن ..
دایی رضا
ساعت 2 شب بود که عسل از خواب بیدار شد..
داشت بلند بلند ووووووونگ میزد که دایی رضا پریدو بغلش کرد
اونم مشل فرشته ها تو بلخ دایی رضا لالایید
داشت بلند بلند ووووووونگ میزد که دایی رضا پریدو بغلش کرد
اونم مشل فرشته ها تو بلخ دایی رضا لالایید